کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

نامه های احمد شاملو به آیدا - 3

آیدای خوب من!

روزگار درازی بود که شعر را گم کرده بودم. این روزها احساس می کنم که شعر، دوباره در من جوانه می زند. به بهار می مانی که چون می آید، درخت خشکیده شکوفه می کند. برای فردای مان چه رویاها در سر دارم! آن رنگین کمان دوردستی که خانه ی ماست،  و در آن، شعر و موسیقی لبان یکدیگر را می بوسند و در وجود یکدیگر آب می شوند ..... از لذت این فردایی که انتظارش قلب مرا چون پرده ی نازکی می لرزاند در رویایی مداوم سیر می کنم. می دانم که در آن سوی یکی از فرداها حجله گاه موسیقی و شعر در انتظار ماست، و من در انتظار آن روز درخشان آرام ندارم و هر دم می خواهم فریاد بکشم:

_ آیدای من! شتاب کن که در پس این "اُلمپ" سحر انگیز ، همه ی خدایان به انتظار ما هستند!

معنی "با تو بودن" برای من "به سلطنت رسیدن" است.

چه قدر در کنار تو مغرورم!

 

شب پنج شنبه  9 خرداد 41

فقط خدا می داند چه ساعتی است!


از نامه های "احمد شاملو" به آیدا

(گزیده ای از نامه)


کتاب: مثل خون در رگ‌های من

نامه های احمد شاملو به آیدا

نشر چشمه / چاپ چهارم ، زمستان ٩٤

 -------------------------------------


پ.ن: اُلمپ نام کوهی مقدس و اساطیری در یونان



نظرات 2 + ارسال نظر
نازنین.ی جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 08:09 ق.ظ http://aramgah-92.blogfa.com

گلدون داخل تصویر واقعا چوبیه؟
خیلی غمناکه !

بله چوبیه.
غمناک!؟

آرزو چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:23 ق.ظ

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد