کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

تکرار

تو راست می گفتی

تکرار، بلای جان هر آغوشی ست

آن روز ها

ما فقط برای هم حجم بودیم

و تمام دوستت دارم ها

حرف بودند

بگذریم...

خواستم بگویم

اولین شب تنهایی

زیاد سخت نبود

دارم بدون تو صبحانه می خورم.

 

"رسول ادهمی"


سنگ ها سخت عاشق می شوند

بر فرو رفتگی های این سنگ

دست بکش

و قرن ها

عبور رودخانه را حس کن!

سنگ ها

سخت عاشق می شوند

اما فراموش نمی کنند!

 

"گروس عبدالملکیان"

سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند

سرو چمان من چرا میل چمن نمی‌کند

همدم گل نمی‌شود یاد سمن نمی‌کند

 

دی گله‌ای ز طره‌اش کردم و از سر فسوس

گفت که این سیاه کج گوش به من نمی‌کند

 

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او

زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌کند

 

پیش کمان ابرویش لابه همی‌کنم ولی

گوش کشیده است از آن گوش به من نمی‌کند

 

با همه عطف دامنت آیدم از صبا عجب

کز گذر تو خاک را مُشک ختن نمی‌کند

 

چون ز نسیم می‌شود زلف بنفشه پُرشکن

وه که دلم چه یاد از آن عهدشکن نمی‌کند

 

دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود

جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند

 

ساقی ِ سیم ساق ِ من گر همه دُرد می‌دهد

کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی‌کند

 

دستخوش جفا مکن آب رخم که فیض ابر

بی مدد سرشک من دُر عدن نمی‌کند

 

کشته غمزه تو شد حافظ ناشنیده پند

تیغ سزاست هر که را درد سخن نمی‌کند.

 

"حافظ"

(غزل شماره 192)

---------------------------------------------------

 

+ دانلود دکلمه این شعر با صدای خانم "آ.رها"


زیبایی تو

انگار که خداوند

معشوقه ای داشته باشد!

انگار که معشوقه اش

ترکش کرده باشد!

انگار که خداوند

تو را

در لحظه ی تنها شدنش

آفریده باشد.

زیباییِ تو

غم انگیز است!

 

"علیرضا قاسمیان خمسه"

آینه

کاش آن آینه ئی بودم من

که به هر صبح تو را می دیدم

می کشیدم همه اندام تو را در آغوش

سرو اندام تو

با آن همه پیچ

آن همه تاب

آنگه از باغ تنت می چیدم

گل صد بوسه ی ناب.

 

"حمید مصدق"

بی تو

بی تو

تمام عاشقانه های دنیا

بوی مرگ می دهند

و تمام رنگ های جهان

سیاه و تاریک اند.

 

بی تو

دست خدا

در دستان من است

و بوی بهشت می آید.

 

گفته بودم

تو نباشی

خواهم مرد!

 

"سارا قبادی"

 

از کتاب: بی تو تمام عاشقانه های دنیا بوی مرگ می دهند

انتشارات کوله پشتی

آتش

تکلیفم را

روشن کن!

نه مثل آتشی

در قلب درختی جوان

 

مثل آتشی که

سرخپوستی

برای علامت به معشوقه اش

برپا کرده.

 

"محسن حسینخانی"


از کتاب: باران، بعد رفتنت بند نمی آید / نشر فحوا 1394


تو نیستی

تو نیستی

و این
خلاصه ی تمامِ
عاشقانه های غمگین من است.

 

"سارا قبادی"

ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ

ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ

 آدم‌هایی ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ حرف‌هایشان ﻫﺴﺘﻨﺪ.

"میلان کوندرا"

 

از کتاب: دون ژوان

---------------------------------------------


+ میلان کوندرا، متولد 1929 ، نویسنده اهل کشور چک

زمستان من

باد می وزید
درخت تکیده بود
کلاغ از روی شاخه پرید
انگار زمستان رسیده بود
اما
زمستان برای من
از چشمان تو آغاز شد
نگاهت که یخ زد
خنده هایم قندیل بست
و در دلم برف بارید
زمستان من
نگاه سرد تو بود.

"سارا قبادی"

از مجموعه: بی تو تمام عاشقانه های دنیا بوی مرگ می‌دهند


در غیاب تو

من
تو را لمس کرده ام
من که متبرک ام کرده اند از ترانه های شیراز
من که تمامی این سال ها
یکی لحظه حتی
خواب به راهم نبرده است

من دست برداشته و
پا بریده توام
تو ماه ابرینه پوش
من دست خط شفای سروش
...

من در غیاب تو
با سنگ سخن گفته ام
من در غیاب تو
با صبح، با ستاره، با سلیمان سخن گفته ام
من در غیاب تو
زخم های بی شمار شب ایوب را شسته ام
من در غیاب تو
کلمات سربریده بسیاری را شفا داده ام
هنوز هم در غیاب تو
نماز ملائک قضا می شود
کبوتر از آرایش آسمان می ترسد
پروانه از روشنایی گل سرخ هراسان است

بگو کجا رفته ای
که بعد از تو
دیگر هیچ پیامبری از بیعت ستاره با نور
سخن نگفت.


"سید علی صالحی"

 

(متن کامل شعر در ادامه مطلب)

 

   ادامه مطلب ...

به خاطر آوردنت را دوست دارم

به خاطر آوردنت را

دوست دارم ...

چه زیبا

مرا از هم می پاشی!

 

"ناظم حکمت"

ترجمه: حسین اسمعیل زاده

اثر انگشت

اثر انگشت ما،

از قلب هایی که لمس‌شان کرده ایم

هیچوقت پاک نمی شود.

"چارلز بوکوفسکی"

(از کتاب: زنان)

 

تو نیامدی

تو نیامدی
و تمام خواب های عاشقانه ام
در برزخ دست هایمان
تعبیر شد
راست می گفتند
چقدر "خواب زن چپ است"!

 "سارا قبادی"

صبح ات بخیر ...

آفتاب،

پشت پنجره

در انتظار پلک گشودن،

پرنده،

در انتظار پرواز

و عشق

در انتظار بوسیدن و

 نوازش تو ست.

گوش به راهم،

تا با "عزیزم" تو،

روزی دیگر بیاغازم.

بیدار شو گل من!

 

صبح ات بخیر...

 

"ناشناس"

بیا مرا آغوش باش

بیا
مرا آغوش باش
و به اندازه ی

تمام دوستت دارم هایی که بدهکاری
به خود بچسبان .
نگاهم کن
و از چشم هایم
ناگفته هایم را بخوان
تو
نبودی
و من با چشم هایت زندگی کرده ام
از لب هایت بوسه نوشیده ام
و در هوای داشتنت نفس کشیده ام

دلتنگم
بیا تا دلتنگی ام را
در گهواره ی دستانت تاب دهم
و تنهایی ام را
در بستر آغوشت خواب کنم
بیا
مرا آغوش باش.

"سارا قبادی"

از تو ممنونم

من اما از تو ممنونم 

همین که هستی و گاهی 

مرا به گریه می اندازی!

همین که هستی و گاهی 

به یادم می آوری 

چقدر تنهایم...!

 

"راضیه بهرامی"

من با توام

من با توام
می خواهم آغشته عطر تو زندگی کنم
این رد عطر توست
که از حیرت بادهای شمالی
شب را به بوی بابونگی برده است
تو کیستی که تاک تشنه
از طعم تو
به تبریک "مِی" آمده است .

"سید علی صالحی"

جان و جهان! دوش کجا بوده‌ا‌ی؟

جان و جهان! دوش کجا بوده‌ا‌ی؟

نی غلطم در دل ما بوده‌ای

 

دوش ز هجر تو جفا دیده‌ام

ای که تو سلطان وفا بوده‌ای

 

آه که من دوش چه‌سان بوده‌ام!

 آه که تو دوش که را بوده‌ای!

 

رشک برم کاش قبا بودمی

چون‌که در آغوش قبا بوده‌ای

 

زَهرِه ندارم که بگویم ترا

:«بی من بیچاره کجا بوده‌ای؟»

 

یار سبک روح! به وقت گریز

تیزتر از باد صبا بوده‌ای

 

بی‌تو مرا رنج و بلا بند کرد

باش که تو بندِ بلا بوده‌ای

 

رنگ رخ خوب تو آخِر گُواست

در حرم لطف خدا بوده‌ای!

 

رنگ تو داری، که زِ رَنگ جهان

پاکی، و همرنگ بقا بوده‌ای

 

آینه‌ای! رنگ تو عکس کسی‌ست

تو ز همه رنگ جدا بوده‌ای.

 

"مولانا"

دیوان شمس / غزلیات

دلتنگت که می شوم

دلتنگت که می شوم
تکه ای از من
شعر می شود
به روی دفترم.

خاطرات مچاله شده ی دیروزهایمان
دست وپا می زنند
و قلمم بی اراده از تو می نویسد.

دلتنگت که می شوم
حس پرواز در وجودم
بال بال می زند
و فقط تو را می خواهم.

دلتنگت که می شوم
چشمانم به وسعت ابر بهار
می گریند.

دلتنگت که می شوم...
و من همیشه دلتنگ توأم.

"سارا قبادی"