کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

 

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد

مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

 

جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش فریاد

که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم

 

ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل

بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم

 

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی

که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم

 

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست

حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

 

صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز

که غوغا می‌کند در سر خیال خواب دوشینم

 

شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین

اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم

 

حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد

همانا بی‌غلط باشد که حافظ داد تلقینم

 

"حافظ"

(غزل شماره 354)

------------------------------------------------------

 

+ دانلود دکلمه این غزل با صدای خانم "آ.رها"


نظرات 1 + ارسال نظر
فرزانه شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 01:22 ب.ظ

مرا مست کردی ، شرابی مگر ؟
گرفتی مرا ، شعر نابی مگر ؟

گرفتم سراغ تو را از نسیم
گل نو رس من ، گلابی مگر ؟

به سوی تو می آیم اما دریغ
مرا می فریبی ، سرابی مگر ؟

رهاندی مرا از غم تشنگی
چه سبزم به یاد تو ، آبی مگر ؟

ز برق نگاهت چنان برف کوه
دلم آب شد ، آفتابی مگر ؟

به جان من خسته آرامشی
دل آسوده ام با تو ، خوابی مگر ؟

غم بی تو بودن ، مرا پیر کرد
مشو دور از من ، شبابی مگر ؟

حسین منزوی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد