کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

خسته ام...

آنقدرها کوتاه آمده ام

که بلندای قامتم

در آینه چشم های تو

به چشم نمی آیند

آنقدرها تنها برای تو

آغوش وا کرده ام

که عابران این مسیر

لعنتم می کنند!

 

خسته ام

و سایه ی هیچ درختی

هم‌قد حجم خستگی ام نیست!

خسته ام

و تو هرگز نخواهی فهمید

درختی که همیشه سایه اش را

برای دل‌خستگی های تو مهیا می کرد

چگونه از دردهای نگفته

خود را به تبرزن معرفی کرده است!

 

"مصطفی زاهدی"


از کتاب: دست هایش بوی نرگس می داد


 

نظرات 2 + ارسال نظر
رنگین کمان یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 09:01 ب.ظ

از دست باد لجم می گیرد،
که موهای تو را
به هم می ریزد...!

از دست خدا ،
که مرا عاشق آفرید...!

و از دست جنگ ،که
دستی برایم نگذاشت
تا موهایت را
شانه کنم...!

نیلو فر یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 02:14 ب.ظ

خاکستری ولی دلنشین...سپاس

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد