کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

به احترامِ نگاهت ...

انگار من پشت میزِ کافه‌ای

در حال خواندن شعری بوده‌ام

و تو در آن سوی میز،

سر بر دستانت گذاشته گوش می‌کرده‌ای...

شِکر کدام شعر عاشقانه را به فنجانت بریزم،

که جور دربیاید با چای چشم های تو؟

معنای پنهان شده در گات‌های زرتشت

که زاینده‌رود از شانه‌ات می‌گذرد!

 تنها تو می‌توانی بزرگترین آرزوی مرا

در عکسی به کوچکیِ یک قوطی کبریت

خلاصه کنی!


وقتی گونه‌ات را بر ساعدت تکیه می‌دهی

باران از راست به چپ می‌بارد،

خورشید از چپ به راست طلوع می‌کند

و خطِ فارسی از پایین به بالا نوشته می‌شود...

و من گم می‌کنم دستِ چپ و راستم را

وقتی تو -در عکسی حتا -

کهرباهای دوگانه‌ی چشمانت را به من می‌دوزی!


می‌توانم به احترامِ نگاهت

نظمِ جهان را به هم بزنم!

بنویسم!

بالا

به

پایین

از

را

فارسی

می‌توانم

 

می‌توانم باران را وادار کنم افقی ببارد

و به خورشید فرمان دهم از چپ به راست طلوع کند

تا تو دوباره همه چیز را عادی ببینی!

همه چیز را به جز من

که دیوانه‌وار

در حال زیر و رو کردن جهانم برای تو

و هرگز به چشمت نمی‌آیم!

 

"یغما گلرویی"

از مجموعه: باران برای تو می بارد / پرتره پنج

نظرات 6 + ارسال نظر
حسین خادمی جمعه 4 دی‌ماه سال 1394 ساعت 12:16 ب.ظ http://bayram.in

کاش امکانش بود، آهنگ این شعر رو تقدیم کنم.

آهنگ رو آپلود کنید و آدرس رو اینجا ارسال کنید و یا به آدرس ایمیل من ارسال فرمایید.

نازنین یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 10:27 ب.ظ

دوباره می نویسمت ..کنارِ بیت آخرم
وچکه چکه می چکم...به سطر های دفترم

تو تازیانه می زنی به زخمه ی خیال من
من آب و دانه می دهم به خوش خیالِ باورم

تو مثل ماهِ برکه ای ...و من غریق مست شب
دوباره تو ..دوباره من..شناوری ..شناورم

شنیده ام زپنجره سراغ من گرفته ای؟
هنوز مثل قاصدک ..میانِ کوچه پرپرم

گلایه از قفس کمی...کمی عجیب میرسد
خودم قفس خریده ام ...برای این کبوترم

شبی بخواب دیدمت...میانِ تنگِ کوچه ها
قدم زنان ..قدم زنان..تو را به خانه می برم

غزل بخواب می رود...به انتها رسیده ام
تمام من چکیده شد..کنارِ بیت آخرم...

ل.م سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 08:23 ق.ظ

مریم صالحی (مانا) یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 11:42 ب.ظ http://rade-paye-ehsase-man.blogfa.com/

نه ... حکایت حال من و این پست ها ، حکایت میان گریه خندیدنه ...

این شعر یغما عزیز ... خیلی خیلی حس خاصی بهم داد..
حتما توی یکی از پست هام می نویسمش ...

مریم صالحی (مانا) یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 08:22 ب.ظ http://rade-paye-ehsase-man.blogfa.com/

چقدر زیبا بود این شعر ... به اندازه ای که منو تا مرز گریه کردن پیش برد ...

ممنونم بابت حضورتون ... ولی واقعا روز بدی بود ...

زنده باشید
امیدوارم فردایی روشن پیش روی شما باشه

میم یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 07:57 ق.ظ http://40years.blogsky.com

خیلی زیبا بود ، غرق شدم در لذت عاشقانه اش

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد