...
نازنینم!
به تو و احساسی که
بین ما شکل گرفته می اندیشم
می دانم که این احساس زیبا را
نباید بروز دهم
تا کسی ابعاد آنرا نداند و نفهمد
و چشم نامحرمی آنرا گزند نزند
ترسِ از دست دادنت
بی تابی ام را صد چندان می کند
و منطق سالیان دراز مرا خدشه دار
باید راز دوست داشتنت را
از همه دور کنم
در مکانی بسیار دور
در دریایی آبی
و یا در دل ِ قویی سپید به امانت بگذارم
و یا اصلا در
کهکشان راه شیری
در ستاره ای درخشان نهانش کنم
تا با امواج نور
محشور و پنهان شود
چون رازی سر به مُهر.
"مهرداد دهنام"
http://komeyekhyal.blogfa.com/
شاعرِ این شعر، یه آدم مشکل دار و روانیه. منم ازش متنفرم
متاسفم!
عشق ایشون بزرگترین خیانت در حقم بود و هرگز فراموشش نمیکنم. ازش متنفرمممممممم
سلام
خسته نباشی!
بعــد از تو الکل خورد من را مســـت خوابیدم
بعــــد از تو با هر کس که بود و هســــت خوابیدم
مثل همیشه عالـــی
نازنینم!
به تو و احساسی که
بین ما شکل گرفته می اندیشم
می دانم که این احساس زیبا را
نباید بروز دهم
تا کسی ابعاد آنرا نداند و نفهمد
و چشم نامحرمی آنرا گزند نزند
ترسِ از دست دادنت
بی تابی ام را صد چندان می کند
و منطق سالیان دراز مرا خدشه دار
باید راز دوست داشتنت را
از همه دور کنم
در مکانی بسیار دور
در دریایی آبی
و یا در دل ِ قویی سپید به امانت بگذارم
و یا اصلا در
کهکشان راه شیری
در ستاره ای درخشان نهانش کنم
تا با امواج نور
محشور و پنهان شود
چون رازی سر به مُهر.
سلام داداش نیما آپمممممممم