سرد
یعنی
تو
که
صدایت یخ می بندد بر رگ هایم
به
وقت هایی که کسی را دوست داری
که
من نیستم
گرم
یعنی
تو
که
هر نگاهت داغ می شود بر دلم
برای
بعد ها
به
وقت هایی که کسی را دوست داری
که
منم
آب
یعنی
تو که بر سرم می ریزی
پاک
از
ابرهای دلتنگِ سقف خانه ات که از خیابان فرار کرده اند
به
جای هر غسلی
به
جای هر بارانی
خاک
یعنی
خاک بر سر لحظه هایی
که
ما مال هم نیستیم!
خلاصه
خورشید
کتاب
کفش
کلید
کلمه
همه
شان تویی
به
تنهایی!
تنهایی
یعنی
تو
که
نمی دانی بی من
چقدر
تنهایی!
"مهدیه لطیفی"
از کتاب: برف روی خط استوا
شما علاقمندید به نصف و نیمه برگ سبز و گل ، دوست دارید یک جز میکروسکوپی از جوهر ابی داخل خودکار شوید ، انواع حشرات مثلا زنبور عسل روی گلها شوید یا کبوتری در اسمان ، غیر قابل درک و باور کردنی نیست ، عکس شما را دارم اگر دوست داشید زندگی متفاوت داشته باشید بهر شیوە دوست داشتید بگید میفەمم شما را
وات!؟
نیما جون؟؟؟!!! بااااای !!!! علی؟؟؟
به خدا من بی تقصیرم!
سلام نیماجون وبلاگ جالبی داری وقت داشتی به کلبه من هم سربزن ودرمورداشکالات وبلاگم بنویس زودبیا منتظرتم مرسی بااای
عـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلــــــــــــــــــــــــــــی