کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

دستان تو

دستان تو

چونان دستان عذراست

دستانی که سنبله ها را

میان انبوه دست های دهقانان به بار می نشاند.

دستان تو

رایحه اش همچو شراب های تیره گون

فرسنگ های حافظه ام را طی میکند

تا دوباره آغاز شوم

تا دوباره در دست بگیرم شاعرانگی را.

تا دوباره در تو سکنی گزینم دیوانگی را.

دستان تو

می آفریندو

می رویاند در بطن کویر دل من

نیزارهای همدلی را.

دستان تو

شولای جوهرگون به تن دارد

گاه سبز و سرمست

 گلبرگان دل آشوب را با شبنمان سحرگاهی غسل می دهد

و گاه جنون آسا

زنجیرهای بردگی را ز هم می گشاید

تا کلمات معاشقگی

انوار رخشندگی

و زندگی رقصندگی را در دست بگیرد.

دستان تو

 

"تمنا عباسی"

 

از کتاب: سرزمین بی سایه / نشر نگیما / چاپ اول، خرداد ماه 1389 / صفحه 45

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد