تو را بانو نامیدهام.
بسیارند از تو بلندتر، بلندتر
بسیارند از تو زلالتر، زلالتر
اما بانو تویی
از خیابان که میگذری
نگاه کسی را به دنبال نمیکشانی
کسی تاج بلورینت را نمیبیند
کسی بر فرش سرخ ِ زیر پایت
نگاهی نمیافکند.
و زمانی که پدیدار میشوی
تمامی رودخانهها به نغمه درمیآیند
در تن من
زنگها آسمان را میلرزانند
تنها تو و من
تنها تو و من، عشق ِمن
به آن گوش میسپریم.
"پابلو نرودا"
---------------------------------------------------------
دفتر عشق:
با تو که هستم مدام برق چشمانم را می پوشانم...
سوال هایم از تو تمامی ندارد. با تو که هستم کودک می شوم. مدام چرا و چگونه می بافم و در انتظار حرکت لب های دست نیافتنی ات تنها نگاه می کنم. با تو که هستم مدام برق چشمانم را با دو دست مضطربم می پوشانم تا مردمکِ کنجکاوِ نگاه های بی حادثه، خبرچینِ حادثه عاطفه ام نباشند. تو که می دانی این ستاره بی مکان نیست که آبروریز من شده!
من به نگاه عاشقانه تو دلخوشم و لبخند سخاوتت…
"منبع: نت"
این شعر پابلو نرودا هم مثل باقی عاشقانهاش زیبا بود
متن انتخابیتونم همینطور
سلام
با اجازه من از بعضی مطالب شما با ذکر منبع استفاده خواهم کرد
با تو که هستم ...
صفحه اصلی| پست الکترونیک| تماس با من | قالب وبلاگ| rss
هوای دلتنگی
دلم برای هم آغوشیِ صمیمیِ تنها یمان
برای نوازش
برای صدا کردنهای تو
برای حرفهای خوب
تنگ شده
صدایم کن!
دلم برای دوست داشتنهای بی انتها
برای شبهای تا صبح ... بدون خواب
برای خودم
برای خودت
پنجرهها و مهتاب
تنگ شده
صدایم کن!
"نیکی فیروزکوهی"