کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

وقتی نیستی...

خوب حرف زدن بلد نیستم 

آدم ِ جالبی هم نیستم

اما جوری دوستت دارم

که وقتی نیستی گریه می کنم...

 

" سعید شجاعی"


برگرفته از وبلاگ: ردی از تو


نظرات 4 + ارسال نظر
ل.م یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:24 ق.ظ

آسمان

و هر چه آبی دیگر

اگر چشمان تو نیست

رنگ هدر رفته است . . .

بر بوم روزهای حرام شده

چه رنگ‌ها که هدر رفتند

و تو نشدند !


( عباس صفاری )

بهاران یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:21 ق.ظ http://baharaneman.mihanblog.com

تا نام تـــــــو را می‌برم


تمام شهر


به در و دیوار می‌خورند.




ناصر رعیت نواز

احسان صادقی یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 01:48 ق.ظ http://www.love-chants.blogfa.com

سلام بر شما
خیلی خوشحالم که انسان هایی هنوز هستند همچون شما که با قند پارسی دل میسوزانند.

درود بر شما آقای صادقی

ناهید حکیمی شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:53 ب.ظ http://golmahor.blogfa.com

آقا نیما وب خوب و پر محتوایی دارید من خیلی استفاده می کنم .
من نویسنده و شاعر هستم (البته شاید)شعر از کتابهایم برایتان می گذارم اگر دوست داشتید در وب تان استفاده کنید از لطف شما بسیار سپاسگزارم

ساده‌گی

زمان، تلو تلو می‌خورد.
اگر در گوشش، زنی
باز هم کارِ خودش را می‌کند
اگر گوشمالی‌ات دهد
با طعمِ توت فرنگیِ نسیم، نوازشت می‌کند
اگر خارج از آهنگ شوی
انگشت نما خواهی شد.
قانون را رعایت می‌کنی
که از میانِ دو چشم نفس بکشی
دلم برای سیب زمینی‌های بی رگ
تنگ شده است
باید ستایششان کرد
تن ندادند به پیچیدگی
طفلک، قهوه
که جوشهایش هم باید سوزن سوزن باشد.

تنها اسطوخودوس دلش برایم می‌سوزد‌
به روانم دست می‌کشد
و شیبِ کوه را کمتر می‌کند‌
تا درکوچه و خیابان و اداره‌ی پلیس
مرثیه قانون را، بهتر تحمل
و به سیب زمینی فکر کنم
که پیچ پیچ نیست.
کتاب پیراهن کاغذی – ناهید حکیمی



روز‌های چرک

من از خلوتِ بیابان‌های بی‌پنجره
کرم‌های شب‌تابِ کنار مرداب
و شب که انتهایش باز هم سیاهِ مطلق است
نمی‌گویم
من از روز‌های چرک‌آلود
از خورشیدِ خفته
از درختانِ پاییز
و گرگ‌هایی در لباسِ میش
می‌گویم
و از ازدخام کوه
که بر پشتم سنگینی می‌کند
شاعر : ناهید حکیمی – کتاب چنگ شکسته




روحت را برهنه کن
یک شعر بگو
آرام می‌شوی.


***

زندگی در دستِ مرگ زندانی
آیا مرگ آگاه است
چه زمان در من رخ خواهد داد؟
در اندیشه‌ی دستم هستم
که هر روز کوتاه‌تر و کوتاه‌تر می‌شود.
کتاب گل ماهور (جملات کوتاه-کاریکلماتور)- ناهید حکیمی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد