کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

بوی پیراهنِ تو

اگر بشود که باز

باد بیاید و بوی پیراهنِ ترا به یادم بیاورد،
به خدا از تختِ ستاره و تاجِ ترانه خواهم گذشت
درِ بی‌کلیدِ زندانِ گریه را خواهم گشود
حواسِ همه‌ی کلمات را
از دستورِ بی‌دلیل اسم و استعاره آزاد خواهم کرد
بعد هم حکومتِ دیر‌سال دریا را
به تشنه‌ترین مرغانِ بی‌اردی‌بهشت خواهم بخشید
من عاشق‌ترین امیرِ اقلیمِ آب و آینه‌ام.

اگر بشود باد بیاید و باز
بوی خیسِ گیسوی ترا
به یادم بیاورد
به خدا به جای غمگین‌ترین مادرانِ بی‌خواب و خسته
خواهم گریست
مسافران بی‌مزارِ زمین را
از آرامگاه آسمان آواز خواهم داد
پیراهنِ شبِ نپوشیده را
به خبرچینِ مجبورِ نان و گریه خواهم بخشید
و رو به گرسنگانِ بی‌رویا
نامه‌ای روشن از نماز نور و عطر عدالت خواهم نوشت،
که تشنه‌ترین مرغان بی‌اردی‌بهشت
خوابِ آب دیده و دعای دریا شنیده‌اند.

این پایان مویه‌های مادران ماست
به خدا او در باد خواهد آمد ...!  

 

از: سید علی صالحی

کتاب: رویاهای قاصدک غمگینی که از جنوب آمده بود

نظرات 1 + ارسال نظر
Aseman پنج‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:49 ب.ظ http://mosaferejade.blogfa.com

از زندگی ، از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام زِ ماه
امشب دِگر زِ هر که و هر کار خسته ام...

دِل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دِل آزار خسته ام

بیزارم از خَموشی تقویم روی میز
و زِ دَنگ دَنگ ساعت دیوار خسته ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود ...
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام ...

تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید ...
از حال من مپرس که بسیار خسته ام

"محمد علی بهمنی"

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد