باران میآمد
مردمان در
خوابِ خانه
از آبِ رفته
به جوی ... سخن میگفتند،
همهمهی یک
عده آدمی در کوچه نمیگذاشت
لالاییِ
آرامِ آسمان را آسوده بشنوم ...
اصلا بگذار
این ترانه
همین حوالیِ
بوسه تمام شود!
من خستهام
میخواهم به
عطرِ تشنهی گیسو و گریه نزدیکتر شوم،
کاری اگر
نداری ... برو!
ورنه نزدیکتر
بیا
میخواهم
ببوسمت.
...
از: سید علی صالحی
دفتر: ساده بودم، تو نبودی، باران بود
(متن کامل شعر، در ادامه مطلب)
ادامه مطلب ...