کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

چنگ می‌زنم به خیالت!

چنگ می‌زنم به خیالت!
مشتم را که باز میکنم غمگین‌تر می‌شوم...
عطر دست‌هایت می پرد
کدام را نگه دارم؟!
خیالت را؟!
عطر دست هایت را؟!
آن روزهای از دست رفته را؟!
یا...؟!
هیچکدام
من خواب و خیال نمیخواهم!
خودت را کم دارم!

یادت که نرفته؟
تو یک آغوش به من بدهکاری...

"
شیما سامانفر"

---------------------------------------------------------------


دفتر عشق:

دلم که می‌گیرد !
نه سراغ عکس‌هایت می‌روم
نـه دل خوش می‌کنم
به دوستت دارم‌های فاصله دارت
دلـم که می‌گیرد
تنگتر خودم را در آغوش می‌گیرم
شاید چیزی از تو
جا مانده باشد
میان ِ من ...

"ناشناس"


چشم‌هایت را نبند

تمام راه‌ها را به رویم بسته‌اند
از مژه‌هایت بالا آمده‌ام
چشم‌هایت را نبند .


"روجا چمنکار"

حسودم...

حسودم،

به انگشت‌هایت

وقتی موهایت را مرتب می‌کنند

حسودم،

به چشم‌هایت

وقتی تو را در آینه می‌بینند

و حسودم،

به زنی که رد شدن از لنزهای رنگی‌اش 

رنگ پیراهنت را عوض می‌کند

 

چه کار کنم؟

من زنِ روشنفکری نیستم

انسانی غارنشینم،

که قلبم هنوز در سرم می‌تپد؛

- که بادی که پنجره‌های خانه‌ام را به هم می‌کوبد،

روزی اگر موهای دیگری را پریشان کرده باشد چه؟

و بارانی که باریده و نباریده تورا یادم می‌آورد،

روزی اگر دیگری را یادت بیاورد چه؟ -

 

حسودم

و هی می‌ترسم از تو 

از خودم 

از او

می‌ترسم و هی شماره‌ات را می‌گیرم

و صدای زنی ناشناس

که شاید عطر تو از گل‌های پیراهنش می‌چکد

که شاید بوی تو از انگشتانش می‌چکد

که شاید حروف نام تو از لبانش می‌چکد

هر لحظه از دسترسم دورترت می‌کند

 

تو دور می‌شوی 

من 

فرو 

می‌روم در غار تنهایی‌ام

کنار وهمِ خفاشی که این روزها 

دنیایم را وارونه کرده‌ست

 

"لیلا کردبچه"

با من راه بیا

با من راه بیا
برای تو
از بیراهه های زیادی گذشته ام.

 

"نگار الهی"

-------------------------------------------------------

 

دفتر عشق:

آغوش هیچ خیالی

بوی آشنای بازوانت را نداشت

و نجوای هیچ بارانی

همصدای لب‌های تو نبود

اینک تو را  ...

بی‌خیال و بی‌باران

کجای این شب حسرت

جستجو کنم؟!

"منبع: نت"

زندگی

...

به سان رود

که در نشیب دره سر به سنگ می‌زند
رونده باش
امید هیچ معجزه‌ای ز مرده نیست،
زنده باش...

 

"هوشنگ ابتهاج"


(متن کامل شعر در ادامه مطلب)

------------------------------------------------


* امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی (زادهٔ ۶ اسفند ۱۳۰۶، در رشت، استان گیلان)، متخلص به «ه‍. الف سایه»، شاعر و موسیقی‌پژوه ایرانی است.

ادامه مطلب ...

از من مپرس چرا دوستت دارم من

از من مپرس چرا دوستت دارم من
تو هم چون شعری
که هر چه دروغ می‌گویی ، زیباتر می‌شوی

از من مپرس از چه تو را می‌پرستم
بتی از سنگی
سرد چون بلور
بطالت روزی تابستانی بر دریا

از من مپرس از تو چرا ناگزیرم
ای خون!
دقایق آخر!
مریم بی‌شوی!
عیسای نازاده صلیب شده را
در آغوشت بگیر.

"شمس لنگرودی"

دسته گل...

دسته گل را
این بار
در آغوش تو به آب می دهم
هرچه بادا باد
عاشقی که حساب و کتاب ندارد .

 

"نگار الهی"

------------------------------------------------------

 

دفتر عشق:

برای بدست آوردنت نمی‌جنگم !
به تکّدی قلبت هم نمی‌آیم !
دوستت دارم ،
فارغ از داشتنت ...

"منبع: perkas"

---------------------------------------------------------


+ دانلود آهنگ «عذابم نده» با صدای بابک مافی، (سال انتشار: 1391)

 

++ بابک مافی و کارهاش رو بسیار دوست دارم. تنظیم‌های خوبی هم برای خوانندگان دیگه گاها انجام داده. اما خوب خود بابک و تُن دلنشین صداش یه چیز دیگه‌اس. درود بر بابک مافی عزیز و سپاس برای کارهای زیبایی که به ما تقدیم کرده. آلبوم کالکشن 89 بابک بی نظیر بود و بنظرم یکی از بهترین آلبوم‌های سال 89 بود. همینطور دیگر تک آهنگ‌هایی که تا به امروز ارائه کرده. امیدوارم بزودی آلبوم رسمی (با مجوز) از این خواننده خوب ببینیم. خواننده‌هایی که بعضا نه صدای خاصی دارن و نه ذوق خوانندگی آنچنانی، آلبوم میدن، کنسرت میذارن و کسب درآمد میکنن. اونوقت حیفه کسی مثل بابک... آرزوی موفقیت دارم برای بابک مافی عزیز.

من باز هم به سفر می روم...

کولی ها چمدان سفر ندارند.

کوچی ها سقفی بر سر ندارند.

پرستوها مرزها را نمی شناسند .
اما کولی ها و کوچی ها و پرستوها در سفر همراه دارند.

همراهان. بیشماران.
قاصدک ها تنها سفر می کنند.
من پای سفر ندارم. دلی هم ندارم تا قوی دارمش .
من باز هم به سفر می روم...
یادت می آید؟
می گفتی خانهُ باد در گودی دستهای رنگ پریده و پشت رگهای آبی بازوان من است .
می دانی؟
دیگر فرقی هم نمی کند.
دستهایم یادگار بی خانمانی منند اما هنوز توان آن را دارند که اشکی را از گونه ای پاک کنند.
حالا هم دوباره وقت رفتن است جان دلم ...
سلام مرا به خدایت که نگهدار توست برسان.

 

از: کیکاووس یاکیده

شب‌های بی تو

آسمان‌ها، ترانه‌هایی آبی

کوه ها، قصه هایی سبز

اما این را نمی‌دانم

که زنبق ها از کجا بر دشت باریده‌اند؟

دریا، آرزوی آبی من است

با آوای مغمومش

و باد، کلام شیرینم

که گونه ات را می‌بوسد

و لای گیسویت می‌پیچد.

شب، سکوت توست

روز، لبخندت.

شب‌هایی که بی تو می‌گذرند

از گیسوی تو درازترند.

 

"فکرت قوجا"

(ترجمه از رسول یونان)

بی شباهت است...

بی شباهت است

چشم‌هـــای تو

به تمام مردمکان سیاهی

که دنیا زاییــده است

 

بر پلک‌های تو

موجی سوار است

آرام و سبک

که این را

توفان‌های سهمگــین اقیانوس

ناگزیر می‌دانند

 

بخشش عظیمی‌ست دست‌های تو ...

دست‌های تو

کودکی‌ست که قلبش

برای خورشید می‌تپد

و بادبادکش را

به باد می‌دهد ...!

 

"بابک رضایی"

(وب دریا گوشه)

 

من فرق کرده ام

...

من فرق کرده ام

باید باشی و ببینی

اختلاف سر و دستم را

دعوای پیشانی مرا با مشت

باید باشی و ببینی

هر دکمه ای که می افتد

سوزنی به فکر پیراهنم فرو می رود.


با این آتشی که به پا کرده ام

از میان من ای کاش ای کاش

رود خانه ای می گذشت.

 

 

"غلامرضا بروسان"


از کتاب: مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است

شلوغی پیاده رو

گاهی

شلوغی پیاده رو

بهانه ی خوبیست که
دست های کسی را برای همیشه گم کنی!
درست در لحظه ای که

تکه ای از "دوستت دارم"

هنوز در دهانت است.


"
لیلا کرد بچه"

-------------------------------------------------------------

  

دانلود ترانه زیبای AmiTiRata


+ این ترانه رو سال گذشته توی وبلاگ گذاشته بودم. امروز که آمار دانلودش رو دیدم برام جالب بود. تا به امروز 476 بار دانلود شده! خواننده اش نمیدونم کیه و به چه زبانی خوانده شده! اما قشنگه. پیشنهاد میکنم که دانلود کرده و گوش کنید.

اگر کسی خواننده این ترانه رو میشناسه ممنون میشم اطلاع بده.


++ این هم نظر خانم مهرنوش در مورد این ترانه:

ترانه ظاهرن به زبان رومانیاییست. با عنوان
"خاطره ی تو" و توسط
Liviu Guta & Florin اجرا شده و البته هم شعر و هم موسیقیش زیباست.

 

تو را دوست دارم

فریاد می کشم:

"تو را دوست دارم"

تمام کبوتران

سقف کلیساها را

رها می کنند

تا دوباره در لابلای گیسوان من

لانه بسازند.

 

"سعاد الصباح"


رویای رسیدن به تو...

کاری کن

ساحل
رویای رسیدن به تو نباشد.
در دریا
چاره جز
عاشق بودن
نیست.

 

از: کیکاووس یاکیده

--------------------------------------------------------


نقد جالب روزنامه همشهری در مورد فیلم «هوش سیاه» را اینجا بخوانید:

بالا رفتن از دیوار اینترنت

 

+ چند سالیاااااان اخیر به ندرت پیش اومده که من پای تی وی بشینم و سریال ایرانی ببینم. مگر سریال های ارزشمند و تاریخی که ارزش دیدن داشته باشن. اما سریال هوش سیاه الحق و والنصاف (درست نوشتم!؟ ) خوش ساخت و دیدنیه. بنظر میرسه وقتی که تونسته امثال من سریال نبین رو پای تی وی بنشونه لابد از ضریب نفوذ و طرفداران زیادی در بین بینندگان تلوزیون ملی برخوردار باشه.

هر چند که نویسنده روزنامه همشهری در مورد انتخاب آقای یاکیده برای این نقش انتقاد داشته و ایشان رو برای این نقش ایده آل ندانستند! اما من به شخصه نمره قبولی رو به آقای یاکیده برای ایفای نقش اول در این سریال میدم.

شهری که بعد از تو وطنم شد

همه ی شهرهای دنیا
در نقشه ی جغرافیا
به نظرم نقطه های خیالی اند
مگر یک شهر
شهری که در آن عاشق ات شدم
شهری که بعد از تو وطنم شد...

"سعاد الصباح"
--------------------------------------------------------------


زندگی نامه سعاد الصباح:

دکتر سعاد محمد صباح، نویسنده، منتقد و از شاعران معروف عرب، در ماه مه سال 1942 در کویت به دنیا آمده است.

وی دارای مدرک دکترا در رشته‌های علوم سیاسی و اقتصاد بوده و بجز عربی، مسلط به زبان‌های فرانسوی و انگلیسی نیز هست. وی خانهٔ نشر و توزیع سعاد را در سال ۱۹۸۵ تاسیس کرد. سعاد الصباح توانست جوایز بسیاری از کشورهای مختلف در زمینه‌های شعر، دستاوردهای ادبی، سیاست و اقتصاد دریافت کند.

 

ترجمه فارسی اشعار سعاد الصباح:

1. «براده های یک زن»، مترجم: یوسف عزیزی بنی طرف، نشر: ابتکار نو

2. «برگهایی از خاطرات بانوی خلیج»، برگزیده شعرهای "سعاد الصباح"، مترجم: علیرضا یگانه، نشر: موید ، بیژن

3. «عشق سروده ها»، مترجم: آمنه جهانگیر اصفهانی، ناشر : جهاد دانشگاهی واحد تهران

4. ...

دیگر هرگز به آغوشت باز نمی گردم

باید می دانستم
عشق مرداب نیست
و آغوش
زمین‌گیرت نمی کند

دوست دارم
دوباره
دستم را که دراز می کنم
آسمان توی مشتم باشد
شب‌ها ستاره بچینم
دلم که گرفت
با گنجشک‌ها پرواز کنم

تو شاید به این حرفها بخندی
اما قلبم گواهی می دهد
عشق یعنی همین

دیگر، هرگز
به آغوشت باز نمی گردم


"گیلدا ایازی"

------------------------------------------------


دفتر عشق:
زندگی چون قفس است
قفسی تنگ پر از تنهایی
و چه خوب است دم غفلت ِ آن زندانبان
و سپس بال و پر عشق گشودن
بعد از آن هم پرواز...

"منبع: نت"

--------------------------------------------------------------

 
+ دانلود ترانه زیبای "نگرانت میشم" با صدای ابی، سال انتشار: زمستان 91

تا صبح نشده

تا صبح نشده

باید حرف هایمان را زده باشیم

این که تو می خواستی

روی هر درخت

پرنده ای بنشانی درست!

یا من به کبوترهایم گفته بودم

از درز پیراهنت به آن طرف

زمین امن نیست!

شاید تصادفی که دست هایت را  

کشاند توی سرنوشت این شناسنامه

دختری بود

که  انتهای تمام عشق های کتاب را

گریه کرده بود!

...

"ناهید عرجونی"

(متن کامل شعر در ادامه مطلب)

ادامه مطلب ...

لبهایت به جان دیگری می افتد

لبهایت به جان دیگری می افتد
درد هایت به شب من
این مشروب ها بی تو سری را گیج بی کسی نمی کنند
تو از تمام جمع های بی من تا می توانی لذت ببر
من به دراکولایی قناعت کرده ام که از بی کسی
تنها خون خودش را می خورد!

 

"هومن شریفی"

-----------------------------------------------------


دفتر عشق:

دیری است

مثل ستاره ها چمدانم را

از شوق ماهیان و تنهایی خودم

پُر کرده ام ، ولی

مهلت نمی دهند که مثل کبوتری

در شرم صبح پَر بگشایم

با یک سبد ترانه و لبخند

خود را به کاروان برسانم .

اما ،

من عاقبت از اینجا خواهم رفت .

منبع: وبلاگ "گفتگوهای تنهایی"


مرا مثال زمین فرض کن

مرا مثال زمین فرض کن

خودت را مثال برف !
آرام آرام می‌باری بر من
و در بهار آب خواهی شد !

 

"ناشناس"


+ این شعر زیبا از کیه؟؟؟

ریسمان پاره...

ریسمان پاره را می توان دوباره گره زد

دوباره دوام می آورد

اما هر چه باشد ریسمان پاره ای است.

شاید ما دوباره همدیگر را دیدار کنیم

اما در آنجا که ترکم کردی

هرگز دوباره مرا نخواهی یافت!

 

"برتولت برشت"