حال و هوای خوبی دارم
صبحها
سنجابی از در و دیوار دلم بالا میرود
شبها
دلفینها در خوابهایم شنا میکنند
این روزها حال و هوای خوبی دارم
اما من به پایان چیزهای خوب مشکوکم
میترسم چشم باز کنم
از سنجابم پوست گردویی مانده باشد
دلفینها در خوابهایم خودکشی کرده باشند
"ساره دستاران"
از کتاب: دلفینها در خوابهایم شنا میکنند
نشانی ساده
میان این رود مواج
که هزاران زن، از آن درگذرند.
نشانی از چشمانت
آنگاه که خجالت می کشند
وقتی که نور را حتی
از خود عبور می دهند.
ناخن هایت، عموزاده های گیلاس اند
و من
گاه در این اندیشه ام که کاش
می شد خراشم می دادند
وقتی که تو را می بوسیدم.
در پی نشانی از توام
اما هیچ کس
به آهنگ تو نیست
یا به روشنایی ات
میان این رود مواج
که هزاران زن
از آن در گذرند.
سراسر
تو کاملی
و من ادامه ات می دهم
چونان رودی که به دریایی از شکوه زنانه
در گذر است.
"پابلو نرودا"
مـوهــایـت
را تاب ندهی
دلتنـــگی
ام را
با هزار بدبختی خوابانده ام!
"بهرنگ قاسمی"
-------------------------------------------------------------------------
+ دانلود آهنگ زیبای «گرامافون" با صدای «رضا یزدانی»
(آلبوم «خاطرات مبهم» / 89)
ترانه سرا: خانم اندیشه فولادوند
+ چقدرررر زیباست ترانه این آهنگ:
هر روز پرواز از تجریش تا دربند... با تو
(متن کامل ترانه "گرامافون" در ادامه مطلب)
ادامه مطلب ...هر روز
غرق میشوم
در این شهر بی دریا
و شب
خودم را بالا میکشم
روی تخت خواب
با صدفهایی در دستم
و تکههای تور
چسبیده به تنم
"ساره دستاران"
غیبتت حضور هراس است
بی تو ... یکی
کودک می شوم
گم شده در
کوچه های هیولایی جهان!
کودکی که
از کودکی
تنها طعم گنگ
شیر مادر با اوست
افتان می
گذرم از میان آدمیانی
که به فرمان
عورت خویش پوزار می کشند
به سان سیل
آبی که شنا را به آرزویی محال بدل می کند
و من ..غرق
می شوم،
غرق می شوم ...
حضورت ، غیبت
هراس است
باز می گردی
و تمام سیل آب های جهان تبخیر می شوند!
با دستانی
سرشار از زیتون و عسل
و چشمانی که
قهوه زاری بی مرز را تداعی می کنند!
چون کبوتر
خیسی،
در چال های
کنج لبانت بیتوته می کنم
و آن کودک
عطر آغوش
مادر را باز می یابد!
از: یغما گلرویی
مجموعه: اینجا ایران است و من تو را دوست می دارم
دفتر اول: من وارث تمام بردهگان جهانم! / ترانه 12
عشق تو
پرندهای بود
که جای یکی
از آجرهای دیوار
لانه کرد
دیواری است
عشق تو
تک تک
آجرهایش
پرنده.
"ساره دستاران"
از کتاب: دلفینها در خوابهایم شنا میکنند
---------------------------------------------------------------------
دلفینها در خوابهایم شنا میکنند
نشر آموت / چاپ اول: بهار 92 / 108 صفحه / قیمت 5 هزار تومان
اگر خود را
از قله جهان
پرت کنم
تا از افیون
عشق تو رهایی یابم
باز هم مردم
مرا
افتاده بر
دست های تو
خواهند دید!
"سعاد الصباح"
--------------------------------------------------------
دفتر عشق:
آهستــه
...
آنگاه که خوشتراشترین تنها را به سکه سیمی
توان خرید،
مرا
-دریغا دریغ-
هنگامی که به کیمیای عشق
احساس نیاز
میافتد
همه آن دم است
همه آن دم است.
قلبم را در مجری کهنهئی
پنهان میکنم
در اتاقی که دریچهئیش
نیست.
از مهتابی
به کوچه تاریک
خم میشوم
و به جای همه نومیدان
میگریم.
آه
من
حرام شدهام!
با این همه-أی قلب در به در!-
از یاد مبر
که ما
-من و تو-
عشق را رعایت کردهایم،
از یاد مبر
که ما
-من و تو-
انسان را
رعایت کردهایم،
خود اگر شاهکار خدا بود
یا نبود.
"احمد شاملو"
سه سرود برای آفتاب / چلچلی
(متن کامل شعر در ادامه مطلب)
جهانی را
به تسلیم وا داشته ای
با پیراهنی سفیداز دستِ بندِ رخت!
"رضا کاظمی"
--------------------------------------------------------------
دفتر عشق:
روزی دوباره تو را خواهم کشید...
ادامه مطلب ...آن دم
که دریا و
آسمان
گم شود
پرواز، خواهم
آموخت
پیش از آن که
چشمانِ تو
دوباره باز
شود.
از: کیکاووس یاکیده
---------------------------------------------------------------
لینک مفید:
نقشه آنلاین ترافیک شهر تهران: اینجا
+ صفحه جالب و مفیدی هست. هر 5 دقیقه آپدیت میشه. این نقشه، خصوصا برای اون دسته از افرادی که با تلفن همراه و یا تبلت، دسترسی آسان و همیشگی به اینترنت دارند خیلی میتونه مفید باشه. یعنی از داخل ماشینشون میتونن ترافیک خیابانها و بزرگراهها رو ببینن و بهترین مسیر رو انتخاب کنند.
حالا هیچ!
حالا گو فرق
میان پسین و هوای بارانی هم هیچ!
وقتی که من
ترا دوست میدارم
نه چراغی به
خانه بیاور
نه چتری که
از کوچه ناشناسی بگذری،
سایه به سایه
هر سنگی از اضطراب تو میفهمد
که کار از
کار گذشته است.
حالا هیچ!
حالا تنها به
تو میاندیشم
شاید تولد یک
ستاره از خوابِ معجزه
مفهوم جفتِ
جهان را
برای تجردِ
این خسوف ... روشن کرد،
مثل دویدن دو
نقطه در حولِ دریا و دایره،
از: سید علی صالحی
از دفتر: دیرآمدهای ریرا! باد آمد و همه رویاها را با خود برد / نامهها
(متن کامل شعر در ادامه مطلب)
ادامه مطلب ...دستم را زیر سرم می گذارم
و به خواب می روم
من و دستم هر شب خواب تو را می بینیم
عزیزم
ما حتما عاشق همیم
که این همه از هم دوریم.
"زنده یاد غلامرضا بروسان"
از کتاب: در آب ها دری باز شد
---------------------------------------------------------------------
دفتر دل:
هرگز اجازه ندهید کسی الویت شما باشد درحالی که شما فقط یکی از انتخابهایش هستید!
من حتی صدای کو ه ها را می شنوم
که روی کناره های آبی شان
بالا و پایین می پرند و قهقهه می زنند
و کمی پایین تر توی آب
ماهی ها گریه می کنند
و اشک شان رودخانه می شود
شب های مستی
به صدای آب گوش می دهم
و اندوه آن قدر عظیم می شود که
صدای ساعتم می شود
دست گیره ی کمدم می شود
تکه کاغذ روی زمین می شود
پاشنه کش کفش می شود
با یک رسید لباسشویی،
دود سیگاری می شود
به حال صعود از معبد تاک های سیاه
اهمیت زیادی ندارد
یک عشق خیلی کوچک بدک نیست
با یک زندگی خیلی کوچک
چیزی که مهم است
بر دیوارها انتظار کشیدن است
من برای همین زاده شدم
زاده شدم تا در خیابان های مردگان گل سرخ بفروشم.
"چارلز بوکوفسکی"
از کتاب: "سوختن در آب، غرق شدن در آتش"
/ ترجمه ی پیمان خاکسار / نشر چشمه
----------------------------------------------------------------------
لینک مفید:
نقشه تهران، در این سایت میتوانید نقشه تهران را با جزئیات خوب و امکان جستجو مشاهده کنید.
...
اینجا همهی آبهای روان
مشتاق سپیدهدم
دریایند
ما تشنهایم!
ساعت شما چند
است!؟
باشد، که
زندگی
زندگیست.
امروز در دست
من و
دوش در دست
تو و
فردا ... مال
دیگریست،
تنها به یاد
آر که رویاها نمیمیرند.
سفر اینگونه
آغاز میشود
روشنتر از
این تماشا
تنها نوشتن
است که مرگ را
پشت درِ اتاق
و آینه مشغول شمردن کلمات خواهد کرد!
دستهای تو
همسایگانند
یکی به چپ میرود،
یکی به راست!
تو رویاها را
ورق بزن ای روشن!
رازِ هزار
آینه، "ریرا"!
از: سید علی صالحی
مجموعه: آخرین عاشقانههای ریرا
(متن کامل شعر، در ادامه مطلب)
ادامه مطلب ...چه خوب بود
اگر بین من و تو
نه رودی بود و نه کوهی
و نه سایهی هیچ ناامیدی
و نه هیچ آفتاب تند سوزانی
بین ما فقط راهی بود
هموار
و صاف
و روشن
که قلبهای ما را به هم میپیوست
که تنهای ما را به هم میپیوست
ولی دیگر مرا امید رفتن به چنین راهی نیست
و چشمم از دیدن پستی و بلندی
راهها و ناهمواریهایشان
فرسوده است
گامهایم از رفتن در تاریکی
به ستوه آمدهاند
تنم آرزوی فراموشی را دارد
ولی هنوز قلبم چون شمعی میسوزد
و من برین کوره راههای ناهموار
به امید دیدار تو
روان هستم.
" بیژن جلالی"
--------------------------------------------------------------
+ دانلود ترانه زیبای «نیستی» با صدای مجید عاطفی
(با سپاس از نارمیلا ی عزیز)
(متن ترانه در ادامه مطلب)
دارم به اجــزای تشکیــل دهنــدهام،
تجــزیــه مــیشــوم!
آب،
بــاد،
خــاک
و ایــن آتــش
کــه تــو بــه جــانــم انــداختــهای . . .
"کامران رسول زاده"
از کتاب: «فکر کنم باران دیشب مرا شسته, امروز توام»
--------------------------------------------------------
لینک روز:
۱۲ تیر – صبحات بخیر و رنگی
(منبع: وبسایت رنگی رنگی)
بگذار ترجمه ی خوشامد گویی صندلی هایی باشم
که تو رویشان
می نشینی
فکر فنجان
هایی را کشف کنم
که در معاشقه
ی قاشق و شکر
به لبان تو
فکر می کنند
بگذار حروف
جدیدی به تو اضافه کنم
اضافه کنم به
الفبا
بگذار خودم
را سرزنش کنم
و میان تمدن
و وحشیگری
به عشق برسم
چای خوشمزه
بود؟
با کمی شیر
چطوری؟
مثل همیشه
باکمی شکر موافقی؟
اما من چهره
ات را بدون شکر ترجیح می دهم
هزارمین بار است که می گویم
دوستت دارم
چطور چیزی را
که قابل تفسیر نیست
تفسیر کنم؟
مساحت غمم را
چطور اندازه بگیرم؟
غمی که هر
روز مثل کودکی بزرگتر و زیبا تر می شود
بگذار با همه
کلمات آشنا و نا آشنا بگویم
دوستت دارم
...
"نزار قبانی"
(متن کامل شعر در ادامه مطلب)
ادامه مطلب ...
به چوب کبریت های سوخته می مانند
جمع آوری شده
در قوطی خویش
هر کاری می خواهی بکن
آن ها دوباره روشن نمی شود
و روزی سیاهی آن ها
دستت را آلوده می کند
روزهای چوبی ات را
باید از همان آغاز
بیهوده نمی سوزاندی
"فکرت صادق"
(ترجمه از رسول یونان)
میگویم
صبح که آمدی
با شاخهای گل سرخ
وانمود میکنم
هیچ دل تنگ
نبودهام
صبح که بیدار
میشوم
میگویم
شب، با
چمدانی بزرگ میآید
و دیگر نمیرود.
از: کیکاووس یاکیده
تن تو
معبد ستایش من است
که بابوسه هام
با چشم هام
با دست هام
به عرش می رسانمش.
دهان تو
کائنات زیباترین واژگان است
معبد وقار و ناز
خانه ی پرتقال و خرمالوست
با دست هام، خودم
پرتقال و خرمالو
به دهانت می گذارم
بانوی من!
بگذار رذیلت های حکیمانه
در روزنامه های زرد
از یاد برود
بگذار نسخه با باد برود.
لب های تو
وقتی اسم مرا صدا می کنی
چشمه ی زلال طبیعت است
آواز پر جبرئیل
گلخانه ی خدا.
"عباس معروفی"