سرد یعنی تو
که صدایت یخ می بندد بر رگ هایم
به وقت هایی که کسی را دوست داری
که من نیستم.
گرم یعنی تو
که هر نگاهت داغ می شود بر دلم
برای بعدها...
به وقت هایی که کسی را دوست داری
که منم.
آب یعنی تو
که بر سرم می ریزی... پاک؛
از ابرهای دلتنگ سقف خانه ات که از خیابان فرار کرده اند
به جای هر غسلی!
به جای هر بارانی!
خاک
یعنی خاک بر سر لحظه هایی که
ما مال هم نیستیم...!
خلاصه...
خورشید
کتاب
کفش
کلید
کلمه؛
همه شان تویی!
به تنهایی!
تنهایی یعنی تو
که نمی دانی
بی من
چقدر تنهایی..!
از: مهدیه لطیفی
برگرفته از وبلاگ "محبتستان"
تنهایی گاهی خیلی درد دارد..
وب زیبایی دارین
سلام بر شما گردآوری اشعار کاربسیار مفید وزیبایی هست مخصوصا برای علاقه مندان به شعر شمارو به وبلاگم دعوت می کنم
بــــــه حاشیه ها اعتنا نکن !
تـــــو
همــــیشه
در متن این شعــــرها بوده ای !!!
می روی
تمام که نمی شوی
تنها میروی و من
به رد پایت
که روی زندگی ام مانده
خیره می شوم.
عباس معروفی
سلام
فوق العاده بود