عادت کردهام فاصلهها را با ثانیهها اندازه بگیرم.
گاهی هوای دلخوشی چه سنگین می شود!
عادت کردهام چشمانم را به روی انتظار ببندم .
خبر نداری،
آنقدر آبستن حادثه شدهام که هر آن می ترسم اتفاقی بیفتد،
بی آنکه دستهایم در دستهای تو باشد.
می ترسم لحظهای که از شوق تو مدهوش می شوم،
هنوز بین نگاه ما چند ثانیهای فاصله باشد.
تو جای من باشی، بار سنگین تحمل را کجا زمین می گذاری؟
"نیکی فیروزکوهی"
قـاب ِ عـکس هـا
بـه یــاد ِ جـوانیشــان
اُفتـــاده انـد
و دیـوارهــا حـوصلـــه ی همـدیگـــــر را نـدارنــد
مـن و نبـودنـت سـر ِ میـــز نشستـــه ایـم
و شـاممـــان را مـی خوریـــم
"روزبــه سـوهــــانی"
به فرمان دلت باش ؛
اگر دلت میگوید :((برو)) پس برو.در این صورت سردرگمی و ندانم کاری وجود نخواهد داشت.اگر دلت میگوید :(( اینجا بمان )) پس بمان.بازهم سردرگمی وجود ندارد.سردرگمی زمانی به وجود می آید که تو در درونت تضاد می آفرینی، میخواهی بروی در عین حال میخواهی بمانی .آنگاه سردر گم میشوی.فقط بی دغدغه و در سکوت به حرف دلت گوش بسپار، ببین چه میگوید، اطاعت کن ،آنگاه همواره در مسیر درست گام بر میداری.
هیچ گاه صدای دلت را خاموش نکن .خطرناک است.گوش سپردن به صدای دل ،آهسته آهسته تورا شفاف میکند .صدای دل تو نیز شفاف میشود زیرا شنیده میشود و اجابت میشود.رفته رفته این صدارا بلندتر و واضح تر خواهی شنید.. زمانی خواهد رسید که هرگاه اراده کنی میتوانی از دلت مشورت بخواهی و صد درصد جواب بگیری.آنگاه با سردرگمی وداع خواهی کرد .
مسیحا برزگر/زندگی را به رقص درآ ور!
خـــدایـا دیدے ؟؟؟
ڪُلـے بـاراטּ فرسـتـادے
تـا ایـن لـڪہ ها را از دلم بشــویـــے . . .
مـטּ ڪہ گفتـہ بودم لڪـہ نیسـت
زخــم اسـت ،
زخــــــــ ــــــــــم . . .
کلماتی بفرست
که خلاصم کند از دلتنگی
که منــوّر بزند در روحم
مین خنـثا شده را
هیچ امیدی به عوض کردن این منظره نیست
کلماتی بفرست
که به اندازه خمپاره تکانم بدهد
که به موج تو دچارم بکند
که شهید تو شوم.
ای کاش بتونیــــم ....
بــه بـــــودن هـــا ، دیـــر عـــادت کنیم... !
و بــه نبــودن هـا ، زود ...!
آدم هــا نبـــودن را بهـتر بلـدنـــد !!
سلام و وقت بخیر حضور آقا نیما
بودن در لینک دوستان مرد ادیب و سخن شناسی چون شما افتخار بزرگی هست ..
براتون آرزوی موفقیت روزافزون دارم
از دهن می افتند دوستت دارم هایی که
هر روز صبح برایت دم می کنم و نیستی که بنوشی
حواسم هست لحظه های نبودنت ، سر می کشم این روزها را
تا داغ بماننـــــــــد برای روز آمدنت...