باید دست به عمل زد. بی داوری درباره خوب و بد آن. باید دوست داشت و از خیر و شر آن دغدغه ای به خود راه نداد. ناتانائیل ... من به تو شور و شوق خواهم آموخت.
ناتانائیل، دوست دارم به تو مسرتی ببخشم که تاکنون کسی دیگر به تو نبخشیده باشد. در حالی که خود مالک این مسرتم، نمی دانم آن را چگونه به تو بدهم. دلم می خواهد با صمیمیتی خطابت کنم که تاکنون کس دیگری نکرده باشد. دلم می خواهد شب هنگام، آن زمان که کتابهای بسیاری را پیاپی باز می کنی و می بندی و در هر یک از آنها چیزی بیش از آنچه تاکنون بر تو آشکار کرده است می جویی، در لحظه ای از راه برسم که هنوز در انتظاری. در لحظه ای که شور و شوقت اندک اندک از اینکه تکیه گاهی ندارد به اندوه تبدیل می شود.
من تنها برای تو می نویسم... تنها به خاطر این لحظه هاست که برایت می نویسم و زندگی ما در برابرمان، همچون جامی پر از آب سرد و گواراست. جامی مرطوب که بیماری تبدار آن را به دست می گیرد.
"آندره ژید"
برگرفته از کتاب: مائده های زمینی
--------------------------------------------------------------
+ دانلود کتاب «مائده های زمینی» آندره ژید
-------------------------------------------------------------
درباره شاعر:
آندره ژید، (۱۹۵۱-۱۸۶۹) نویسنده نامدار فرانسه.
آندره ژید نویسنده نامدار فرانسوی که مدت نیم قرن حضوری نمایان در عرصه ادب فرانسه داشته ، تأثیر شگفت
آور نوشته هایش در سال های پس از جنگ جهانی اول بر اکثر مخاطبان و به ویژه نسل جوان
انکار ناپذیر است.
مائده های
زمینی که در 1897 منتشر شد، بدون شک مشهورترین اثر این نویسنده فرانسوی است.
ژید معتقد بود که مهم ترین اصل برای هر کسی آن است که به رغم همه ابهامات و چند گانگی هایی که در درون خود سراغ دارد، با خویشتن خویش صادق باشد. سرتاسر مائده های زمینی گواه این مدعاست. او هرگز در پی آن نبود که مریدان و پیروانی برای خود گرد آورد و به صراحت گفته است: «کتابم را به دور افکن... گمان مبر که کسی دیگر بر حقیقت تو دست یابد...» به خود بگو که این تنها یکی از هزاران نگرش ممکن در رویارویی با زندگی است. نگرش خود را بجوی.
در سراسر کتاب، سخن از عشق می رود. شوق به زندگی و غنیمت شمردن لحظه لحظه آن، همه جا رخ می نماید.
ناتانائیل نامی ست که در سراسر کتاب ،ژید با او از هستی و لذت هایش ، از خدا و نعمت هایش سخن می گوید. ناتانائیل مخاطب ژید است. این مخاطب می تواند هر کسی باشد. من و شما.
آندره ژید در سال 1947 جایزه ادبی نوبل را دریافت کرد و در سال 1951 چشم از جهان فرو بست.
منبع:
http://motaleateman.persianblog.ir/post/84
ناتانائیل یعنی خداداد ولی تو این اثر منظور خود اندره ژید هست با اجازه شما البته:
ناتاناییل اسمی با ریشه عبری به معنای هدیه خداوند یا خداده می باشد که شاید اگر معنایش را بدانی مخاطب آندره ژید بودن زیباتر بشود.
چه جالب شما تو این وبم هم پیام گذاشتین
الان برام یه علاکت سوال ایجاد شد
شمااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
سلام
وقت دل انگیز بهاریتون بخیر
ممنون بابت الطافتون
من این وب رو خیلی وقته تعطیل کردم بعد از اون وبهایی رو باز کردم اما در حال حاضر اونهارو هم تعطیل کردم
در مورد منبع مزالب باید بگم بعضی از اونها نوشته های خودمه و بعضی نه
هیچ وقت دوست نداشتم نوشته های خودمو از سایر نوشته ها جدا کنم تا مخاطبین اهل قلم انگشت ایراد و تشویقشون رو به سویم دراز نکنند
من فقط دنیای مجازی برام بهانه ای هست برای درد دل کردن همین چه از زبان خودم یا از زبان دیگران
ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻤﺎﻧﯽ
ﺑﯿﺎﯾﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ، ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺒﺎﺭﺩ
ﻭ ﺑﺎﺯ ﺷﻌﺮ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﯼ
ﺍﻣﺎ ﺩﺭﯾﻎ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻦ
ﺭﺍﺯ ﻏﺮﯾﺐ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ
ﺭﻓﺘﯽ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺒﺎﺭﺩ ...
سیدعلی صالحی
چــشــمـهـآےِ تـ ـو ؛
یـڪ مَـرضِ مُـ ـسـرے دآرنـد !!
هَــر بــآر نِـگـآهت مــیــڪـنــم
تَـب مـیـڪنـد ؛ وُجــودَم !
سلام نیمای عزیز
منم سال نو رو بهت تبریک میگم امیدوارم سال جدید رو با شادی و سلامتی آغاز کرده ومسافرت خوش گذشته باشه
مرسی که تولدمو تبریک گفتی
امسال همه چی خوب و آروم بود وتولدم خیلی خوش گذشت
سلام. احوال شما؟
خوش به حال ناتائیل ..آیکون یک رویای حسود