نوازشگرانه برتو می بارید
دیر زمانی صدف آفتابی اندام تو را دوست داشته ام
تا به آ نجا که بیانگارم دارنده دنیایی ام
از کوه ها برای تو گلهای شاد می آ ورم
سنبل آبی، فندق تاری
و سبد های وحشیِ بوسه
میخواهم با تو آن کنم
که بهار با درختان گیلاس می کند.
"پابلو نرودا"
باسلام .کاش نام مترجم این شعر را می نوشتید ؟
سلام
اگر شما مترجم این شعر رو میدونید. ممنون میشم بفرمایید.
انتخابهای بسیار زیبایی بود نیمای عزیز. همه و همه...
چه کسی چنان که ماعاشقیم
عاشق تواند بود ؟
بگذار بوسه ها مان
یک به یک جاری شوند
تا گلی بی معنا
مفهومی دوباره یابد
بگذار عشقی را عاشق باشیم
که شمایلش تا قلب زمین رسوخ کرده باشد
عشق را دوباره بنا کن
عشق مدفون زمستانی را
که در نیستان یکی خزان سرگشود
و اکنون
از میان ابدیت لب های مدفون
عبور می نماید
پابلو نرودا