نه
نباید تو را به انزوای اتاق
به رنج ِ شعر
به فصل سردِ سینه ام بخوانم...
تو یکبار برای همیشه
به مُهره سیاهِ نگاهت
تمامِ مُهره های حواسِ من را بُردی...
نه
تو را نباید بخوانم
نباید...
تو هرگز به آغوش من باز نمی گردی
این سطر اول همه شعرهایی ست که نانوشته می مانند.
"سید محمد مرکبیان"
------------------------------------------------------
برگرفته از وبسایت شاعر:
مینیمالهایی برای زندگی
---------------------------------------------------------
دفتر عشق:
کاش سقف خانهی کوچکمان آبی بود..
اگر بود.. انتظار رنگ دیگری داشت:... رنگ آرامش.
منبع: پیرو
با سلام
دوست عزیز وب خوبی داری
اگر با تبادل لینک موافقی وبمو با
عنوان:سایت سرگرمی و تفریحی هما
لینک کن و بهم خبر بده با چه عنوانی لینکت کنم
وبلاگتون عالیه عالی...
هوای دلم رو بهاری کردید...
از صورتت نقاشی کشیده ام
همانطور که دلم میخواست باشی
حالا چشمهایت فقط مرا میبیند
و لبخند همیشگیت
لحظه های نبودنت را
میپوشاند
فقط مانده ام
هوس بوسیدنت را چه کنم؟
"گیلدا ایازی"
وب قشنگی داری اگردوست داشتی به منم سر بزنی خوش حال می شم
دوست عزیزم
شعر بسیار زیبایی بود
موفق باشید
بامهر فراوان
احمد
سلام بزرگوار
با غزلی بروزم
و منتظر نگاه و نظر ارزشمند شما[گل]