بیشتر از همه
دوست میداشتی
و حالا ماه
هر شب
تو را به یاد
من میآورد
میخواهم
فراموشات کنم
اما این ماه
با هیچ
دستمالی
از پنجرهها
پاک نمیشود!
"رسول یونان"
---------------------------------------------------
دفتر عشق:
برای ساختن کشتی آرزوهایت
هر چقدر هم که سخت باشد صبر کن .
چرا که قایق کاغذی رویاها
خیلی زود تر از آنچه فکر می کنی
زیر آب خواهد رفت !
بیا بحث را عوض کنیم
این بحث
بر سر هر چه که باشد
از فرصتِ بوسه می کاهد!
بیا به پیش از اختراع زبان سفر کنیم
و عشق را اختراع کنیم
تا به زبان بیاید
می بینی؟
ما راه را سر و ته رفتیم!
که امروز
عشق اختراع زبان است!
و این
وحشتناک ترین اتفاق تاریخ
تکراری تر از نبودنِ مردی
یا نبودنِ زنی
که بشود تکیه بر شانه هایش زد
هیچ سوژه ای برای نوشتن نیست
حالا که مارها
در آستین من می پرورند و
از شانه های تو می رویند
و یا در آستین تو و
از شانه های من