کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

گهواره تکرار را ترک گفتم

گهواره تکرار را ترک گفتم
در سرزمینی بی پرنده و بی بهار.
نخستین سفرم باز آمدن بود از چشم‌اندازهای امید‌فرسای ماسه و خار،
بی آن‌که با نخستین قدم‌های نا آزموده نوپائی خویش
به راهی دور رفته باشم.
نخستین سفرم
باز آمدن بود.

از: شاملوی بزرگ

------------------------------------------------

 

دفتر عشق:

گفتی دوستت می‌دارم... و قاعده دیگر شد. "شاملو"

 -----------------------------------------------


+ 21 آذر سالروز تولد شاملوی بزرگ گرامی باد...


نظرات 7 + ارسال نظر
roya سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:09 ب.ظ http://ro,amtick.blogfa.com

بَـﻌﻀــے ﻭﻗــﺘﺎ ﻣَــﺠﺒﻮﺭے ﺗﻮ ﻓﻀــﺎے ﺑﻐﻀــﺖ ﺑـﺨﻨﺪے

ﺩﻟــﺖ ﺑﮕــﯿﺮﻩ ﻭﻟـــے ﺩﻟــﮕﯿـﺮے ﻧﮑُﻨـــے

ﺷــﺎﮐــے ﺑﺸــے ﻭَﻟـــے ﺷـﮑﺎﯾﺖ ﻧﮑـُﻨــــے

ﮔــﺮﯾﻪ ﮐـﻨــے ﺍﻣﺎ ﻧـﺬﺍﺭے ﺍﺷــﮑﺎﺕ ﭘﯿــﺪﺍ ﺷَــﻦ..
.
ﺧﯿﻠــــے ﭼــﯿﺰﺍ ﺭﻭ ﺑﺒــــــﯿﻨـــے ﻭﻟـــے ﻧﺪﯾﺪﺵ ﺑﮕﯿــﺮـے

ﺧﯿﻠـــے ﺣــﺮﻓﺎﺭﻭ ﺑﺸــﻨﻮے ﻭﻟـــے ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺑﮕــﯿﺮے !

ﺧﯿﻠــــے ﻫﺎ ﺩﻟــﺘﻮ ﺑﺸﮑﻨﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻓﻘــﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨـــــے ....!!!!

سروین سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:24 ب.ظ http://Sarvin1363.blogfa.com

تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام

دردِ یک اتفاق که شاید با اتقاقِ تـو

دردش متفاوت باشد ویرانم می کند

من از دست رفته ام ، شکسته ام

می فهمی ؟

به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛

اما اشک نمی ریزم

پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند ...

مسعودوندا دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ب.ظ http://n-love-m.blogfa.com/

ممنون که به وب ما سرزدید

ف@طمه دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:24 ب.ظ

واااااااااای این معرکه بود نشنیده بودمش تا حالاااااااا :)

"گفتی دوستت می‌دارم... و قاعده دیگر شد. "شاملو" "

ارشک امیری دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:01 ب.ظ http://arashkamiri.blogfa.com

شاملو !
بزرگ ماندگار در من و ما !
زادروزت مبارک .

ارشک امیری دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:58 ق.ظ http://arashkamiri.blogfa.com

شاملو هر روز ، هر لحظه زنده می شود .
شاملو زنده است ؛ در میان ماست .

ل.م دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:48 ق.ظ

......
دانستم که این ویرانه
زندانی چندان عظیم است
که روح
از شرم ناتوانی، در اشک پنهان می شد

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد