کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

دست‌هایم را می‌بینی؟

دست‌هایم را می‌بینی؟

آن‌ها زمین را پیموده‌اند
خاک و سنگ را جدا کرده‌اند
جنگ و صلح را بنا کرده‌اند
فاصله‌ها
از دریاها و رودخانه‌ها برگرفته‌اند
و باز،
آنگاه که بر تن تو می‌گذرند،
محبوب کوچکم،
دانه‌ی گندمم، پرستویم،
نمی‌توانند تو را در بر گیرند

از تاب و توان افتاده‌

در پی کبوترانی توأمان‌اند
که در سینه‌ات می‌آرمند یا پرواز می‌کنند
آن‌ها دور دست‌های پاهایت را می‌پیمایند
در روشنای کمرگاه تو می‌آسایند
برای من گنجی هستی تو
سرشار از بی‌کرانگی‌ها تا دریا و شاخه‌هایش

سپید و گسترده و نیلگونی

چون زمین به فصل انگور چینان
در این سرزمین
از پاها تا پیشانی‌ات
پیاده، پیاده، پیاده
زندگی را سپری خواهم کرد

 

از: پابلو نرودا

---------------------------------------------------------


دفتر عشق:

ترس یعنی :
از جنگ های تن به تن
پناهت آغوش کسی باشد
که تن ات را بخواهد
برای تن هایی اش!

"منبع: نت"

نظرات 8 + ارسال نظر
مهتاب دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:25 ب.ظ http://omideh880.blogfa.com/http://

ممنون

[ بدون نام ] دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:09 ب.ظ

شعری هست

که نمی شود خواند

نمی شود گفت

درد دارند کلماتش

رنج، مضاعف می کنند

بگذار در همان هزار توی تنهایی بماند

لابلای کلماتی که عمری ست مانده اند و گندیده اند.

کسی چه می داند

شاید روزی

کسی دست بیاندازد به دل شاعر

و شعر گندیده ای را دست به دست


بگرداند در میان بازار رسواشدگان..

قخغش دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:19 ب.ظ http://romantick.blogfa.com

همه چیز زود شروع شد
عاشقی !
دلتنگی !
رفتن تو …
اما نمیدانم چرا تمام نمیشود ؟
عشق تو در من !

عاشقانه های حوا دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:47 ب.ظ

می خواستم بمانم
رفتم
می خواستم بروم
ماندم
نه رفتن مهم بود و نه ماندن
مهم
من بودم
که نبودم... گروس عبدالملکیان

عاشقانه های حوا دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:46 ب.ظ

ما
کاشفان کوچه‌ی بن‌بستیم
حرف‌های خسته‌ام داریم
این بار
پیامبری بفرست
که تنها گوش کند گروس عبدالملکیان

ل.م دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:42 ق.ظ

مجالی نیست تا برای گیسوانت جشنی بپا کنم

که گیسوانت را یک به یک، شعری باید و ستایشی

دیگران معشوق را مایملک خویش می پندارند

اما من ... تنها می خواهم تماشایت کنم

پابلو نرودا - مدوسا

شبیه خودم دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:11 ق.ظ http://artia.persianblog.ir

بسیار زیبا. نرودا خدای خلق لحظه های عاشقانه ست.

ف@طمه دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:06 ق.ظ

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد