کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

یغما گلرویی، شعر یک

شرمنده ام

گفته بودم
دست بر دیوار دور آن ور دریا می زنم
و تا هزاره ی شمردن چشم می گذارم
گفته بودم
غبار قدیمی تقویم را
ازش یشه های شعر وخاطره پاک نمی کنم
گفته بودم
صدای سرد سکوت این سالها را
با سرود و سماع ستاره بر هم نمی زنم
اما دوباره دل دل این دل درمانده
تو را میهمان سایه گاه ساکت کتاب و کاغذ کرد
هی
همیشه همسفر حدود تنهایی
بگذار که دفتر دریا هم
گزینه یی از گریه های گاه به گاه من باشد

از: یغما گلرویی / مجموعه شعر: گفتم بمان! نماند...

نظرات 4 + ارسال نظر
نارمیلا دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 ق.ظ http://narmila.blogfa.com/


گفتم بمان!
خندید و رفت...
گفت برو!
آهسته خُفت
در بستری از رنگ ِ غم...
من ماندم ُ
دردِ عسل
آشفته تر از هر غزل...

(ملول)

داغ ترین سروده هایم تقدیمتان به پاس این زحمات زیبایتان

مریم دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:05 ق.ظ

نه چرا دروغ ، حال این روزهایم ، گذشته ی این روزهایم ، آینده ی این روزها درد میکند ...

مریم یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 06:35 ب.ظ

سلام . خوبی؟

ل.م یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:18 ب.ظ

من‌ با تو باشم‌ُ تو با من‌
امّا با هم‌ نباشیم‌،
جُدایی‌ این‌ است‌!

خانه‌یی‌ من‌ُ تو را در برگیرد
وَ در کهکشانی‌ جای‌ نگیریم‌،
جُدایی‌ این‌ است‌!

قلب‌ِ من‌ اتاقی‌ با دیوارهای‌ عایق‌ِ صدا باشد
وَ تو آن‌ را به‌ چشم‌ ندیده‌ باشی‌،
جُدایی‌ این‌ است‌!

جست‌ُ جو کردن‌ِ تو در تنت‌،
جست‌ُ جو کردن‌ِ صدای‌ تو در سخنت‌،
جست‌ُ جو کردن‌ِ نبض‌ِ تو در دستانت‌،
جُدایی‌ این‌ است‌!

غاده السمان-من با تو باشم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد