برای تو می نویسم.
و از اینکه در این هیاهوی بی وقتی به یاد تو مینویسم شادمانم.
صفحات تقویم
را که ورق می زنم روز تولدت را میبینم که پشت مبارکی چند روز بینظیر پایان و آرام گرفته. آرام مثل روز تولد تو... مثل
تولد تو... آرام مثل تو .از اینکه همه
ی تاریخها را به روز تولد تو محاسبه می
کنم شادمانم.
ثانیه ها که
تند و تند می گذرند یادآورم میشوند که در گذشتهای نه چندان
دور تو از
جایی که بودی پایت را گذاشتی به جایی که قرار بود باشیم و من
هنوز در جایی
بودم که هیچ بخاطرش ندارم و این همه را او میدانست، میچید
و به تماشا
نشسته بود و من و تو، ما، نمیدانستیم .امروز من از این همه... من
از تولدت شادمانم.
فکر می کنم
نکند او قصه ی آدم و حوا را نوشت تا امروزمان را بیافریند،
نکند تمام
این بازی ها، این دنیا چیده شده بود که روزی ترا پیدا کنم و مرا پیدا کنی و همه چیز را بخاطر بیاوریم و بسپاریم.
چقدر شادمانم...
"منبع: نت"
**سالروز زمینی شدنت مبارک نازنین مریمم**
نیمای عزیز...
سلام دوست من...
چه وب جالبی...
من با شما لینک تو لینک...موافقی آیا؟!
زادروزش برایت فرخنده تا ابد
چیزی توی سینه ام می لرزد
پرنده ای است به گمانم
که بی قرار توست!
انشالله که دست در دست مریم در پناه امن خداوند همیشه سلامت و شاد باشی
تولدش مبارک
سلام. تولد مریم بانوی کوچه باغ مبارک!
زاد روز مریم بانوی عزیز فرخنده باد...
سلام
تولدت مریم بانوی شما مبارک . باشد که در کنار هم شیرین ترین لحظاتتان سپری شود
خیلی خوشحالم . نیما جان. پ سرت واسه این شلوغ بود... خدا انشا الله تو و خانواده عزیزت همیشه و همیشه سالم و سر زنده نگه داره.
خوشحالم نیما که خوشحالی....
مراقب .مهسای عزیزتو مریمت باش....
مریم خانم
بهترین شانسی که اطرافیات آورده اند
به دنیا آمدن تو بوده
ببخشید که زودتر نگفتم
تولد نازنین مریم خانم مبارک
پس آدم و حوای قصه ما هر دو اسفندماهی هستند
تووووووووووولدش مبارک مرمر بانوی عزیزت
تو یه ماهم هسین چه قشنگ