کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

باران‌ که‌ می‌زند به‌ پنجره‌...

باران‌ که‌ می‌زند به‌ پنجره‌،

جای‌ خالی‌اَت‌ بزرگ‌تر می‌شود !
وقتی‌ مِه‌ بر شیشه‌ها می‌نشیندُ
بوران‌ شبیخون‌ می‌زَند،
هنگامی‌ که‌ گُنجشک‌ها
برای‌ بیرون‌ کشیدن‌ِ ماشینم‌ از دل‌ِ برف‌ سَر می‌رسند،
حرارت‌ِ دستان‌ِ کوچک‌ِ تو را
به‌ یاد می‌آورم‌
وَ سیگارهایی‌ را که‌ با هم‌ کشیده‌ایم‌،
نصف‌ تو،
نصف‌ من‌...
مثل‌ِ سربازهای‌ هم ْسنگر !

وقتی‌ باد پرده‌های‌ اتاق‌ُ
جان‌ِ مَرا به‌ بازی‌ می‌گیرد،
خاطرات‌ِ عشق‌ِ زمستانی‌مان‌ را به‌ خاطر می‌آورم‌
دست‌ به‌ دامن‌ِ باران‌ می‌شوم‌،
تا بر دیاری‌ دیگر ببارد
وَ برف‌
که‌ بر شهری‌ دور...
آرزو می‌کنم‌ خُدا
زمستان‌ را از تقویم‌ِ خود پاک‌ کند !
نمی‌دانم‌ چگونه‌،
این‌ فصل‌ها را بی‌تو تاب‌ بی‌آورم‌ !

 

"نزار قبانی"

-----------------------------------------------


 

پ.ن: چه باصفاست آن هنگام که هوا بارانی می‌شود و قطرات زیبای باران در همه جا فرود می‌آیند و ترنم آهنگین آن گوشها را نوازش می‌دهد.
در چهارمین روز از دومین فصل دل انگیز پائیز نوازش قطرات باران را بر صورتهایمان حس کردیم.
خدایا به پاکی و لطافت قطرات باران که در این روزهای رحمت از آسمانت بر زمین فرود می‌آیند، قلبهایمان را از غبار تیرگیها شسته و به زیباترین عشقها مزین فرما. آمین

نظرات 10 + ارسال نظر
صنم پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:15 ق.ظ

قبل از آشنایی با نزار عاشق شدم و بعد از آشنایی با این شاعر به تمام معنا مرد دیوونه شدم و همچنان همانم خاطرات عشق رو برام تازه کردین ممنونم

مهشید یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:23 ب.ظ

میگمااا... چرا کامنتام نییییییییییییییی

مهتاب سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:42 ب.ظ http://www.mahtab1988.blogfa.com

چتـــرت را کـــنار ایستـــگاهی در مـــه فرامـــوش کـــن
خیـــس و خســـته بـــه خانـــه بیـــا
نمی خواهـــم شـــاعر بـــاشی، بـــاران بـــاش!
همیـــن بـــرای هفتــــ پُشتــــ ِ رویـــیدن ِ گـــل کـــافی ستــــ،
چه ســـرخ، چه ســـبز و چه غنـــچه!
...

_سید علی صالحی _

زهره چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:34 ب.ظ

ساعت چیست؟
اختراع غریبی است که
مدام جای خالیت را به رخ دلتنگی هایم می کشد

مهتاب پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:07 ب.ظ http://sarabomahtab.blogfa.com/

امیییییین .

سلام

تو مگر بهاری؟

که هرگاه نگاهم میکنی

شعرهایم گل میکنند

رگهایم از جوشش اشکها

غلغل میکند ؟

نگان پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:13 ق.ظ http://zandiroz.mihanblog.com

آدمها فقط آدم هستند!

نه بیشتر و نه کمتر.

اگر کمتر از چیزی که هستند نگاهشان کنی

آنها را شکسته ای

و اگر بیشتر از آن حسابشان کنی

آنها تو را می شکنند!

بین این آدمهای آدم!

فقط باید عاقلانه زندگی کرد

نه عاشقانه!

نگان پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:12 ق.ظ http://zandiroz.mihanblog.com

مچاله کن....بشکن.....

بند بزن....خط بزن....

خلاصه راحت باش

ارث پدرت که نیست

دل تنهای من است...

رویا چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:36 ب.ظ http://www.romantick.blogfa.com

دلم تنگ است ای باران

بباران بر تن مر مر نشانم اشک شوق جاریت را

خیس خیسم کن

چکیدن را گواهی بر

نفس های نفیسم کن

دلم تنگ است ای باران

دلم تنگ است

رویا چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:35 ب.ظ http://www.romantick.blogfa.com

باران وعده داد
بارید
قطع شد و
من
هنوز
گلدان عطشان پشت پنجره تو ام

رویا چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:35 ب.ظ http://delneveshtehayeman4u.blogfa.com/

باران که می زند ... دلتنگ تر می شوم .جای خالی ات هم بزرگ بزرگ بزرگ تر ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد